عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ

اشعار آئینی مهدی چراغ زاده

عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ

اشعار آئینی مهدی چراغ زاده





۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

  سال گذشته تو چنین روزهایی بود که قسمتم شد کربلارفتم و

 این دلنوشته به بهانه یکسال دوری و دلتنگی و بی تابی ...

(انشالله قسمتتون بشه برید)

نشسته ام بنویسم که غصه ها دارم

دوباره شوق سفر سوی کربلا دارم

 هوای دیدن ارباب هم هوای حرم

هوای روضه ی جانسوز کربلا دارم

تمام دل خوشی ام در جهان فقط این است

به سینه ام غم ارباب با وفا دارم

نشسته ام بنویسم برایتان آقا

نشسته ام بنویسم فقط تو را دارم

نشسته ام بنویسم مرا حرم ببرید

که غیر کرببلا من مگر کجا دارم؟

نشسته ام بنویسم برای این دل تنگ

دوباره خاطره هایی که از شما دارم

کنار قتلگه ات روضه،گریه ، یادت هست

که بوی سیب،شب جمعه،باز من سرمست

 

۱۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۰۵
مهدی چراغ زاده