عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ

اشعار آئینی مهدی چراغ زاده

عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ

اشعار آئینی مهدی چراغ زاده





۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

و این کار قدیمی

تقدیم به ساحت امیرالمؤمنین علی(ع)...


بردر میخانه اینجا غیر از این مکتوب نیست

«پارسا در مجلس رندان نشستن خوب نیست»

رند را جز سر شکستن دیگرش محبوب نیست

هر که سر را نشکند امشب به ما منصوب نیست


می زنم امشب دل دریا به دریا بیشتر

بیقرارم، بیقرارم، امشب اما بیشتر


باز باران قطره قطره در تنم جان ریخته

برسر آشفته ام زلف پریشان ریخته

لیلة القدر است و دل اینجا فراوان ریخته

عاشق آن باشد که هستی پای جانان ریخته


در طریق عاشقی نقش جنون باید کشید

در بیابان بلا هم بیستون باید کشید


در مسیر منزل لیلی که پرپر بهتراست

راه پیمودن نه با پا بلکه با سر بهتراست

سفرۀ دل باز کردن پیش دلبر بهتراست

پس گدایی کردن ما پیش حیدر بهتراست


آن جمال و هیبتش چون طعنه بر افلاک زد

دید عالم کعبه از عشقش گریبان چاک زد


بین میدان رقص شمشیرش قیامت می کند

بر زمین و آسمان حیدر زعامت می کند

بس که با حقّ است و حق از او حکایت می کند

روز محشر با علی حق هم قضاوت می کند


و مسلمانی مگر در حفظ قران بودن است

با علی بودن فقط شرط مسلمان بودن است


باز هم دارد زمین صحرای محشر می شود

یکّه و تنها علی راهیّ خیبر می شود

ولوله از نعره اش درقلب لشکر می شود

صور اسرافیل دارد صور حیدرمی شود


جبرئیلش گفته تکبیر از سوی پروردگار

لافتی الا علی لاسیف الا ذو الفقار

دعا کنید  که اشعار دیگه هم روزیم بشه

۱۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱ ۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۰۱
مهدی چراغ زاده