عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ

اشعار آئینی مهدی چراغ زاده

عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ

اشعار آئینی مهدی چراغ زاده





امشب دلم بیاد محرم گرفته است

مضمون شعرهای مراغم گرفته است

یکبار هم نشد که بیایم حرم ولی

هرشب دلم بیاد شما دم گرفته است

هرروز میروند رفیقان یکی یکی

دستم به دامنت دل من هم گرفته است

ازفرش تابه عرش جهان درعزای توست

حتی خدابرای تو ماتم گرفته است

همراه قدتو کمرنخلهاشکست

از بی کسی تو دل عالم گرفته است

((باید مسیرقافیه هاراعوض کنم))*

شعرم کنون رویه ی دیگر گرفته است

دستی شکست وخاطره هایت مرورشد

حالا دلت به خاطر مادر گرفته است
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۵۳
مهدی چراغ زاده
در حال بروز رسانی ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۰۸
مهدی چراغ زاده